تهران-کاراکاس؛ یک اقیانوس و سه دریا فاصله

مهدی عابدی- روزنامه‌نگار

مقام‌های ایران و ونزوئلا در ماه‌های اخیر و در یک چرخش استراتژیک تلاش کرده‌اند تا با انجام مبادلات تجاری نفتی، هم خود را از حلقه تنگ فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم‌های یک‌جانبه ایالات متحده آمریکا نجات دهند و هم در مانوری تبلیغاتی ضربه‌ای به دولت دونالد ترامپ در ماه‌های منتهی به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا وارد کنند.

هر چند تهران و کاراکاس در طول دو دهه گذشته همواره از مناسبات سیاسی و اقتصادی خوبی برخوردار بودند، اما ارسال پنج نفت‌کش حامل ۱.۵ میلیون تن بنزین و گازوئیل از ایران به ونزوئلا در خرداد ماه توجه فراوانی را به خود جلب کرد.

بنابر اعلام مقام‌های ایرانی، بهای فراورده‌های نفتی ارسالی به ونزوئلا یا دستکم بخشی اصلی آن پیشاپیش پرداخت شده بود. برخی گزارش‌های تایید نشده از آن حکایت داشت که دولت ونزوئلا با ارسال طلا به ایران بهای محصولات نفتی دریافتی را پرداخت کرد.

کمی بعد از آن و در مرداد ماه، شعبه‌ای از فروشگاه اتکا، وابسته به وزارت دفاع ایران، با نام مگاسیس در پایتخت ونزوئلا افتتاح شد. افتتاح این فروشگاه نیز با تبلیغات گسترده‌ای همراه بود و از سوی سیاستمداران تهران و کاراکاس به عنوان نشانه‌ای از شکست پروژه فشار حداکثری ایالات متحده آمریکا بر این دو کشور مطرح شد.

ایران، حامی مادورو در ونزوئلا، به دنبال چیست؟

این اولین‌بار نیست که دولت‌های ایران و ونزوئلا تلاش می‌کنند تا مناسبات سیاسی و اقتصادی خود را گسترش دهند. دوران طلایی این روابط در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد در ایران و هوگو چاوز در ونزوئلا روی داد.

در نیمه دوم دهه ۱۳۸۰ شمسی و زمانی که دولت احمدی‌نژاد با بحران اقتصادی شدید و تحریم‌های بین‌المللی مواجه بود، مقام‌های ایرانی با چرخش به سمت ونزوئلا تلاش کردند تا هم جای پای خود را در آمریکای لاتین گسترش دهند و هم از شرکای اقتصادی تازه‌ای برخوردار شوند.

در آن دوران، روابط تجاری دو کشور محدود به صادرات محصولات نفتی نبود و حتی شرکت‌های ساختمان‌سازی وابسته به سپاه پاسداران ایران از این کشور آمریکای لاتین سردرآوردند و پرواز هفتگی تهران- دمشق – کاراکاس نیز آغاز به کار کرد.

اوج مناسبات اقتصادی آن دوران به سال ۱۳۹۲ باز می‌گردد که بر اساس آمار ارائه شده از سوی ایران، این کشور بیش از ۱۲۰ میلیون دلار کالا و خدمات به ونزوئلا صادر کرد.

با این حال مناسبات اقتصادی دو کشور پس از روی کار آمدن حسن روحانی در ایران و نیکلاس مادورو در ونزوئلا با کاهش چشمگیری مواجه شد و صادرات ایران به این کشور آمریکای لاتین در چهار ماه اول سال ۱۳۹۵ به ۴۸۸ هزار دلار کاهش یافت.

با وجود فراز و فرودهای فراوان در مناسبات اقتصادی دو کشور، ایران و ونزوئلا در طول دو دهه گذشته مناسبات سیاسی خود را حفظ کردند و تلاش کردند تا در تمامی مجامع بین‌المللی به عنوان حامی یکدیگر ایفای نقش کنند.

آنچه این روزها به طرح دوباره بحث برقراری مناسبات اقتصادی بین تهران و کاراکاس اهمیت می‌دهد، بازه زمانی‌ای است که این رویدادها در آن اتفاق می‌افتند.

شرایط سیاسی و اقتصادی ایران از سال ۲۰۱۸ و خروج دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، از برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام، به شدت تغییر کرده است. دولت ایران که امید فراوانی به بهبود روابط تجاری و اقتصادی با کشورهای قدرتمند جهان داشت، به این واقعیت پی‌برد که بدون دست یافتن به توافقی با آمریکا امکان دستیابی به بازارها بین‌المللی را ندارد.

از سوی دیگر چین و روسیه نیز که به عنوان دو حامی سنتی ایران شناخته می‌شوند، نشان دادند که وقتی با تهدید تحریم‌های آمریکا مواجه می‌شوند، حاضر به فدا کردن منافع اقتصادی خود برای کمک به ایران نیستند.

هزاران مایل دورتر از تهران، در کاراکاس نیز دولتمردان این کشور که باید جوابگوی صف‌های طولانی مردم در برابر پمپ‌های بنزین باشند، هیچ متحد استراتژیکی برای انجام مبادلات اقتصادی و بهبود شرایط زندگی مردم خود ندارند.

ضمن آنکه دولت مادورو با درگیری‌های داخلی فراوان و کشمکش‌های سیاسی عمیقی روبروست که به مشروعیت دولت او آسیب رسانده و حتی آن را در خطر سقوط قرار داده است. ضمن اینکه تلاش‌های نظامی برای سرنگونی دولت او، مانند کودتای اردیبهشت ماه گذشته، همچنان از سوی مخالفانش ادامه دارد.

در چنین شرایطی، دو کشوری که هر دو به شدت از مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم‌های دولت دونالد ترامپ تحت فشار قرار دارند، به دنبال روزنه‌ای برای دریافت کمی هوای تازه برای تنفس هستند. شاید از این منظر بتوان نگاه دقیق‌تری به ارسال محموله بنزین از سوی ایران به ونزوئلا و افتتاح فروشگاه محصولات ایرانی در کاراکاس داشت.

بسیاری از کارشناسان اقتصادی این بحث را مطرح کرده‌اند که ارسال چنین محموله‌هایی با نفت‌کش‌های کوچک مقرون به صرفه نیست و از نظر اقتصادی عقلانی به نظر نمی‌رسد. چراکه نفت‌کش‌های ایرانی برای رسیدن به ونزوئلا باید از دریا سرخ و مدیترانه عبور کنند، تمام اقیانوس اطلس را پشت سر بگذارند و با ورود به دریایی کارائیب بعد از ۴۵ روز به مقصد برسند.

اما اهمیت تبلیغاتی این مبادله، هم در داخل این دو کشور و هم در سطح بین‌المللی، عاملی است که تهران و کاراکاس را یکبار دیگر به سمت هم متمایل کرده است، حتی اگر سود اقتصادی این روابط، چندان قابل توجه نباشد. چرا که هم ایران و هم ونزوئلا به خوبی می‌دانند که نمی‌توانند به عنوان شریکی استراتژیک و قدرتمند روی یکدیگر حساب کنند.

هر کدام از این دو کشور، به محض اینکه بتواند روابط اقتصادی خود را با کشورهای قدرتمند جهان تجدید کند، عطای مناسبات اقتصادی با شریک کم قدرت خود را به لقایش می‌بخشد. اما در شرایط فعلی که عملا هیچ یک از قدرت‌های اقتصادی از ترس تحریم‌های آمریکا، حاضر به همکاری با ایران و ونزوئلا نیستند، این دو کشور نیز چاره‌ای جز چرخش به سمت هم ندارند.

به این نکته نیز باید توجه کرد که دولتمردان تهران و کاراکاس، گوشه چشمی نیز به انتخابات پیش‌رو در آمریکا دارند و امیدوارند تا با انجام مانورهای تبلیغاتی، امکان انتخاب دوباره ترامپ را تا حد ممکن کاهش دهند. مناسبات اقتصادی تازه این دو کشور نیز در همین ساختار تعریف می‌شوند.

این سیاستمداران به خوبی می‌دانند هر خبری که در مورد ناموفق بودن سیاست فشار حداکثری آمریکا منتشر شود، ضربه‌ای به وجهه دونالد ترامپ و کارزار انتخاباتی او به شمار می‌رود. از همین رو، کوچک‌ترین موفقیت این دو کشور در برقراری ارتباط تجاری، با تبلیغات گسترده‌ای همراه است و به سرعت به صدر اخبار بین‌المللی نیز راه پیدا می‌کند.

در نظر گرفتن این نکته، روشن می‌کند که چرا در روزهای اخیر با وجود انتشار خبر توقیف محموله‌های چهار تانکر که از ایران عازم ونزوئلا بودند، سیاستمداران ایرانی ترجیح دادند با سیاست صبر و سکوت نسبت به آن واکنش نشان بدهند. به احتمال زیاد، تهران و کاراکاس همین سیاست را در ماه‌های منتهی به انتخابات آمریکا دنبال خواهند کرد، تا مبادا یک برد سیاسی در عرصه بین‌امللی به دونالد ترامپ هدیه کنند.

Exit mobile version