یا اکثر ساعت‌های روز گذشته، غمگین یا عصبانی بودید و حتی در بخش‌هایی از بدنتان احساس درد کردید؟ ینها بخشی از سوال‌هایی است که موسسه تحقیقاتی گالوپ از بیش از ۱۵۴ هزار نفر از ۱۴۰ کشور جهان پرسیده است.
نتایج این بررسی که در گزارش سال ۲۰۱۸ این موسسه منتشر شده نشان می‌دهد که احساسات منفی مردم دریک دهه گذشته به بالاترین حد خود رسیده است.
البته در جریان این تحقیق، سوال‌هایی نیز در باب تجربه‌های مثبت مردم نیز پرسیده شده که نشان دهنده کاهش اندک آن در مقایسه با سال گذشته است.
در مجموع آن چنان که محمد یونس، مدیر این موسسه در مقدمه این گزارش نوشته، جهان امروز پراسترس‌تر، غم‌انگیزتر و دردآورتر از همه زمان‌های گذشته شده است.
جهان، آبستن تحولات و بی‌ثباتی
نانسی مولیتور، استاد روانپزشکی و علوم رفتاری در دانشگاه «نورث وسترن» معتقد است که نتایج این گزارش باید مورد توجه رهبران سیاسی جهان قرار گیرد.
خانم مولیتور تاکید میکند که بخشی از رویدادهایی همچون جنگ در یمن، بی ثباتی در اتحادیه اروپا به دلیل برکسیت، درگیری ایالات متحده آمریکا با سایر کشورها و تهدیدهای تغییرات اقلیمی، ناشی از تصمیم‌های سیاسی است که مردم جهان را با این انگاره ذهنی مواجه کرده که در میان انبوهی از بی‌ثباتی محاصره شده‌اند.
او که تجربه بررسی های مشابه را از سال ۲۰۰۰ میلادی تاکنون دارد، تاکید می کند که با وجود از سرگذراندن تجربه های تلخی همچون بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ میلادی، مردم جهان هیچ‌گاه تا این حد تحت استرس نبوده‌اند و در عین حال امید خود را به حل مسائل و بهبود اوضاع از دست نداده بودند.
غلفت از روان‌درمانی
در تحلیل دلایل گرفتار آمدن عموم مردم جهان در محاصره یاس و ناامیدی، جفری بورنشتاین، استاد روانشناسی دانشگاه کلمبیا می‌گوید، دلیل آن ساده است، مردم سال‌ها به متخصصان بهداشت روان مراجعه نکرده‌اند.
آقای بورنشتاین یادآوری میکند که فارغ از اتکائی که مردم به ادیان و مذاهب و یا باور‌های قومی برای برخورداری از بهداشت روان دارند، نقش مراجعه به متخصصان بهداشت روان غیرقابل‌انکار است.
به اعتقاد او، وضعیت حاکم بر جهان نشان می‌دهد که خدمات بهداشت روان باید بیش از پیش در دسترس عموم مردم قرار گیرد و در این خصوص دیگر خیلی تفاوتی میان درد فیزیکی و درد روحی و روانی وجود ندارد.
جهان جای بهتری میشود؟
تهدید غذا و سرپناه هر فردی زمینه استرس، عصبانیت و غم را فراهم میکند. اما رابین سرتر، پژوهشگر دانشگاه ییل آمریکا معتقد است که با وجود تمام شرایط بد حاکم بر جهان، هنوز راه‌کارهایی وجود دارد که هر فرد با توسل به آنها می‌تواند بهترین درمانگر روح و روان خود باشد و از تاثیر بالای رویدادهای منفی بر احساساتش بکاهد.
آقای سرتر ۶ راه‌کار زیر را پیشنهاد میکند:
۱–مشارکت
مشارکت اجتماعی و تلاش برای کمک کردن به دیگران ضمن افزایش احساس رضایت‌مندی فردی، موجب کاهش محسوس استرس فردی
میشود. آقای سرتر تاکید میکند که نتایج تحقیقات نشان داده که این کاهش استرس افزون بر تاثیر مثبت روانی موجب کاهش آلام فیزیکی انسان نیز میشود.
۲–یادگیری
سلطه سیاست بر زندگی ما موجب شده تا بدل به افرادی شویم که در پس رخداد هر رویدادی تلاش کنیم تا به سرعت در مورد آن قضاوت کنیم یا نظر بدهیم. اما این روش درستی در مواجهه با رویدادها نیست. بلکه باید همانند متخصصان بهداشت روان یاد بگیریم که به مسائل گوش کنیم و آنها را کاملا درک کنیم.
۳–سپاسگزاری
قدردانی از آنچه در زندگی دارید و همه چیزها و افرادی که می‌توانید بر روی آنها حساب کنید، از دوستان و خانواده گرفته تا دارایی شما شواهدی از شرایط خوب شما هستند. همین که افرادی را دوست دارید و افرادی هم شما را دوست دارند، مهمترین عامل برای کاهش استرس شما خودنمایی میکند. پس سپاسگزار همه این خوبی‌ها باشید.
۴–تمرکز
شما مطمئنا قادر نیستید تا همه آن چیزهایی را که می‌خواهید، تغییر دهید. همین حقیقت ساده عامل تشدید ناراحتی شماست. در مقابل بهتر است از خودتان بپرسید که چه کاری می‌توانید انجام دهید. وقتی در قبال برخی مسائل منفی کاری از دستتان برنمی‌آید، پس نباید در مورد آنها چندان نگران و غمگین باشید.
براساس این الگوی ذهنی بهتر است هر چه زودتر کارهایی که از دست شما برمی‌آید و برنمی‌آید را برای خودتان فهرست کنید و از خودتان مدام سوال کنید که چه چیزی را می‌توانید تغییر دهید؟
۵–مراقبت
خوب بخوابید و خوب غذا بخورید. ورزش کنید و لبخند را فراموش نکنید. به سر و وضع خودتان برسید و به نیازهای اساسی خودتان بی‌توجه نباشید. فراموش نکنید که راهی طولانی در مواجهه با مشکلات و چالش‌های مختلف در پیش دارید پس مراقب خودتان باشید.
۶–شناسایی
عواملی را که موجب برانگیخته شدن احساسات منفی شما می‌شوند شناسایی کنید. مثلا اگر بحث‌ها و مجادله‌ها در شبکه‌های اجتماعی مثل توئیتر شما را ناراحت و خشمگین میکند از آنها دوری کنید یا کمتر برای آنها وقت بگذارید.
