فرانک گاردنر؛ خبرنگار امور امنیتی بیبیسی
نیروهای ایالات متحده، بریتانیا و ناتو، خاک افغانستان را تابستان پیش رو، ترک میکنند. این در حالی است که نیروهای طالبان هر روز قویتر شده و القاعده و گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) نیز به حملههای خود شدت بخشیدهاند. حالا با این شرایط، و با خروج نیروهای غربی از کشور، چطور میتوان این گروهها را مهار کرد؟
نیروهای اطلاعاتی غرب معتقدند این گروهها در مخفیگاههای خود در افغانستان، همچنان برای حملههای تروریستی بینالمللی برنامهریزی میکنند؛ کاری که اسامه بن لادن در ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی انجام داد.
این مسئله حالا، با نزدیک شدن زمان خروج نیروهای آمریکایی در ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۲۱، سیایتمداران را در بریتانیا به فکر واداشته است. به تازگی، رئیس ستاد نیروهای مسلح بریتانیا، جنرال سر نیک کارتر گفته است: «این نتیجهای نیست که انتظارش را داشتیم.» با تغییراتی که در افغانستان اتفاق میافتد حالا ممکن است حاصل تلاشهای ضد تروریزم در بیست سال گذشته که با هزینهای سنگین به دست آمده بود از بین برود.
جان رین، متخصص امنیت منطقهای در انستیتوت بینالمللی مطالعات استراتژیک IISS میگوید: «مشکل، قابلیت تغییر شرایط به سرعت و به وضعیتی است که دولت افغانستان حتی با کمک ایالات متحده از راه دور، نتواند آن را مهار کند.»
با این حال، برنامه جو بایدن همواره همین بوده است. بایدن زمانی که در سال ۲۰۰۸ و ۲۰۱۱ میلادی به عنوان معاون ریاستجمهور در دولت اوباما به این کشور سفر کرد، به این نتیجه رسید که ملتسازی در آن منطقه اقدامی بیفایده است و به جای آن، ایالات متحده باید بر رویکرد تدافعی ضد تروریزم به کمک حملههای هوایی و یورش نیروهای ویژه تمرکز کند. پنتاگون مخالف این نظر بود. وزیر دفاع سابق ایالات متحده، رابرت گیتس در خاطرات خود در این باره میگوید: «بایدن در چهار دهه گذشته، تقریباً در مورد همه مسائل بزرگ سیاست خارجی و امنیت ملی اشتباه میکرده است.»
حالا بعد از ماه سپتامبر آینده، فعالیتهای ضدتروریزم غرب در افغانستان چگونه خواهد بود؟
حمله پهپاد
این گونه حملهها ممکن است افزایش پیدا کند. استفاده از پهپادها یا هواپیماهای بدون سرنشین و یا کنترل از راه دور، در دوران اوباما و معاونت بایدن بسیار مورد قبول واقع شد.
به گفته ماموران اطلاعاتی، در مناطق دور افتاده مرزی پاکستان و افغانستان و در مناطقی از یمن که سران ارشد القاعده مخفی بودند، حملههای موفق پهپادها بر عملیات این گروه تروریستی تاثیرگذار بود. این حملهها موجب شده بود که سران القاعده همواره در حرکت باشند و نتوانند بیش از یک یا دو شب را در هر منطقه سپری کنند. این حملهها همچنین توانایی آنها را در برقراری ارتباط، محدود کرده بودند. هر رفت و آمد این گروه ممکن بود به شلیک یک موشک از سوی دشمن ختم شود.
اما حمله با پهپادها موضوعی بحث برانگیز است. آنها میتوانند خطرناک هم باشند. البته نه برای اپراتور این پهپادها که هزاران کیلومتر دورتر در پایگاهی هوایی در نوادا یا لینکلنشایر نشسته است؛ بلکه برای غیرنظامیان منطقه.
با وجود اینکه نمایشگر اپراتور، جزئیات زیادی را نشان میدهد، همواره خطر خسارات جانی وجود دارد. ممکن است در لحظه آخر، غیرنظامیان در صحنه حاضر شوند؛ اتفاقی که در عراق و سوریه افتاده است. آمریکاییها چندین بار محمد اموازی، معروف به جان جهادی، یکی از اعضای گروه دولت اسلامی را در هدف خود داشتند، اما به دلیل حضور غیرنظامیان در منطقه، مجبور به لغو عملیات شدند. حضور پهپادها در یمن با مخالفت شدید فعالان حقوق بشر روبرو شده است. آنها میگویند، در این منطقه، اجتماع غیرنظامیان بارها با شورشیان مسلح اشتباه گرفته شده است. با این وجود در آن سوی دریای سرخ، وزیر امور خارجه جیبوتی از استفاده از این پهپادها علیه نیروهای شبه نظامی الشهاب سومالی استقبال میکند و گفته حاضر است مقابل دوربین نیز از آن دفاع کند.
در ۲۰ سال گذشته، سیایآی(سیا) و سازمان اطلاعات خارجی بریتانیا (امآیسیکس) و دیگر سازمانهای اطلاعاتی با ریاست عمومی امنیت ملی افغانستان همکاری نزدیکی داشتهاند. آنها به این سازمان در شناسایی و جلوگیری از تهدیدات، کمک کردهاند و همچنین در تلاش بودهاند مانع روشهای خشونتآمیز بعضی از افراد شوند. این هفته، یکی از ماموران امنیتی غرب اعلام کرد: «ما همچنان خواهیم توانست به سازمان عمومی امنیت ملی افغانستان کمک کنیم. تنها، روش کار ما باید تغییر کند.»
این احتمال وجود دارد که سرانجام طالبان، بخشی از دولت آینده افغانستان را تشکیل دهند. در این صورت، آیا پس از سالها مبارزه، غرب آمادگی به اشتراکگذاری اطلاعات را با این گروه خواهد داشت؟ به گفته این مامور امنیتی «تصور آن، دشوار خواهد بود».
سوال اصلی این است که آیا ادعای طالبان در مذاکرات صلح دوحه، در مورد قطع رابطه با القاعده حقیقت دارد. این روابط در بعضی موارد، تاریخی، قومیتی و خانوادگی است که به سالها پیش از حملهها ۱۱ سپتامبر برمیگردد. طالبان میدانند برای اینکه بخشی از دولت آینده افغانستان باشند و جوامع بینالمللی آنها را به رسمیت بشناسند، نمیتوانند جزء گروههای تروریستی منطقه باشند. با این وجود، گوین مکنیکل، مدیر اندیشکده اطلاعاتی ایدن در بریتانیا میگوید اعتماد کردن به آنها ساده لوحانه است.
او میگوید: «دولت ایالات متحده به نظر در دنیایی غیرممکن و رویایی به سر میبرد که باور دارد طالبان روابط خود را با القاعده و داعش قطع کرده و به آنها اجازه بازگشت نخواهند داد. حرف آنها هرگز قابل اعتماد نخواهد بود.»
یورش نیروهای ویژه
حملههای شبانه گروههای کوچک اسبیاس یا نیروهای ویژه ایالات متحده که بر اساس اطلاعات به دست آمده میدانی انجام میشود، فشار زیادی بر این گروهها وارد کرده است. این نیروها اغلب در نیمههای شب، با هلیکوپتر وارد محل شده و پیاده افراد مورد هدف را دستگیر کرده یا میکشند. آنها در همکاری نزدیک با نیروهای ویژه افغانستان از حملههای بیشماری جلوگیری کردهاند.
اما اگر این یورشها بعد از سپتامبر ادامه داشته باشد، احتمالاً باید از خارج از کشور برنامه ریزی یا اجرا شوند. در این صورت، تاخیر در زمان و احتمال افشای عملیات افزایش مییابد. همچنین کشف محل مناسب بعدی برای شروع حمله، یک شبه قابل برنامه ریزی نیست.
یافتن پایگاههای جدید
قرار است پایگاه محرمانهای که نیروهای ویژه ایالات متحده در شرق افغانستان برای عملیات علیه اهداف بزرگ استفاده میکردند، بسته شود. این خبر خوبی برای القاعده و گروه دولت اسلامی خواهد بود. آنها حالا کمتر نگران یورش سرزده آمریکاییها در نیمههای شب خواهند بود. اما جایگزین مناسب در منطقه کجا میتواند باشد؟
پاکستان از لحاظ جغرافیایی گزینه مناسبی است، اما غرب به روابط سازمان اطلاعات نظامی پاکستان، آیاسآی، با گروههای تروریستی مشکوک است. زمانی که سیآیای عملیات دستگیری یا قتل اسامه بن لادن را در ماه مه ۲۰۱۱ اجرا کرد، ایالات متحده موضوع را با پاکستان در میان نگذاشت. هلیکوپتر گروهای یگان ویژه نیروی دریایی ایالات متحده، بدون اطلاع پاکستان، مخفیانه وارد آسمان این کشور شدند، زیرا آمریکاییها نگران افشا شدن عملیات و فرار بن لادن بودند.
عمان میتواند جایگزین احتمالی باشد. دولت آن پایدار و موافق غرب است. در حال حاضر پایگاههای مهم شهر ثمریت و به تازگی شهر الدقم در ساحل دریای هند، میزبان نیروهای بریتانیا است. اما الدقم نزدیک به دو هزار کیلومتر با مرز افغانستان فاصله دارد و تمام هواپیماهای ارتش باید از آسمان پاکستان گذر کنند. بحرین گزینه مناسب دیگری است. در حال حاضر بریتانیا، یک پایگاه دریایی کوچک به نام اچاماس الجفیر در بحرین دارد و پایگاه بزرگ ناوگان پنجم نیروی دریایی ایالات متحده هم در آنجا مستقر است.
آسیای مرکزی نیز که از شمال با افغانستان هم مرز است گزینه بعدی است. در سالهای اخیر بعد از حملههای ۱۱ سپتامبر، ارتش ایالات متحده از یک پایگاه قدیمی شوروی به نام کارشی خانآباد یا K۲ در جنوب شرقی ازبکستان استفاده میکرد. اما پس از سرد شدن روابط دو کشور، آمریکا از این پایگاه عقبنشینی کرد. بازگشت نیروهای آمریکایی به این منطقه، حتی با دعوتنامه هم بحثبرانگیر خواهد بود، زیرا بر اساس گزارشها این پایگاه به تشعشعات رادیواکتیو و شیمیایی آلوده است.
واقعیت این است که در آینده مهار القاعده و دولت اسلامی در نقاط دور افتاده افغانستان دشوارتر خواهد شد. جایگزین مناسبی برای نیروهای زمینی و کمک سریع آنها وجود ندارد. حالا همه چیز به کارآیی و تلاش دولت فعلی افغانستان در مقابله با این گروههای فراملیتی وابسته است.
جان رین، مقام ارشد سابق در دولت بریتانیا، نگاهی بدبینانه نسبت به این شرایط دارد: «با توجه به میزان عقاید افراطی در افغانستان و همچنین مزیت استراتیژیکی این کشور که به بازیگران خارجی قابلیت انجام فعالیتهای تروریستی را در منطقه میدهد، ممکن است نسل بعدی تهدیدات ضد تروریزم به شرایط شبهه گلخانهای قبل برگردد.»