منبع: مادرن دیپلوماسی؛ نویسنده: پروفیسور هریش تاکور؛ مترجم: سیدجمال اخگر
افغانستان به دلیل بازی بزرگ، سیاست های جنگ سرد و رقابت میان قدرت های در حال ظهور آسیا یکی از بدترین کشورهای متاثر از عوامل جنگی است. تصمیم اخیر آمریکا مبنی بر خروج از افغانستان تا ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۲۱، باعث شده تا گمانه زنیها پیرامون بوجود آمدن هرج و مرج و روی کار آمدن حکومت تروریستی در کشور تقویت پیدا کند.
تقسیم هند نه تنها با پویایی سیاسی داخلی، بلکه با عوامل خارجی نیز صورت گرفت. «طرح چرچیل» که برای محافظت از منافع آینده انگلیس در شبه قاره هند، تقسیم این کشور را پیش بینی کرده بود، هنوز هم آثار باقیمانده آن زنده است. چرچیل می خواست به شکلی از اشکال تداوم تسلط انگلیس بر هند از طریق تقسیم شبه قاره به سه کشور مستقل تحت هژمونی بریتانیا را تضمین کند. علاوه بر هند و پاکستان وی گزینه ای «پرنسستان» را نیز در سر داشت. افغانستان به عنوان بخشی از «بازی بزرگ» در دوران پس از جنگ جهانی دوم، بیشترین آسیب را از جنگ سرد متحمل شد و هنوز برای ایجاد یک دولت آزاد، مسئولیت پذیر و عاری از کابوس جنگ داخلی تلاش می کند.
سیاست افغانستان طی ده ها بین نیروهای قبایلی و نهادهای سیاسی تقسیم شده است و عدم موفقیت در نهادهای سیاسی بی ثبات فضا را برای گروه های قبیله ای، سازمان های اسلامی و جنگ سالاران محلی فراهم می کند تا قدرت دولت را به خطر اندازند.
تجزیه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در جهان پراکندهتر منجر به احیای مجدد قدرت های جهانی و منطقه ای در آسیای میانه و افغانستان که ارتباط قابل توجهی با شبه قاره هند، چین، روسیه و مخازن منابع طبیعی آسیای میانه فراهم می کند، شد.
پیشینه ای تاریخی وضعیت کنونی
از زمان سقوط رژیم شاهی در سال ۱۹۷۳ و دوره موقت بی ثباتی سیاسی که منجر به ترور رهبران افغانستان مانند، محمد داوود خان و خانواده اش، نورمحمد ترکی و حفیظ الله امین و سقوط افغانستان در سال ۱۹۷۹ تحت حمایت شوروی به دست کمونیست ها شد. در سال ۱۹۹۲ با استعفا و ترور رئیس جمهور داکتر نجیب الله چندین مراکز قدرت ظهور کرده اند.
چندین گروه قومی که بیشتر آنها سنی ها و سایر اقلیت های کوچک بودند برای بدست گرفتن قدرت علیه کمونیست ها و در دوران پس از نجیب ظهور کردند. طالبان که توسط ملا محمد عمر فرمانده متعصب که به گفته کارل هیلنبراند از میان مجاهدین تحت حمایت ایالات متحده، سعودی و پاکستان برخاسته بود و قدرت را در سال ۱۹۹۶ از برهان الدین ربانی (که تهداب حکومت اسلامی را نهاده بود) و حدود سه چهارم خاک افغانستان را درکنترل داشت گرفت تا این که در سال ۲۰۰۱ نیروهای ائتلاف ایالات متحده پس از ۱۱ سپتامبر در تلاش برای ایجاد یک حکومت دموکراتیک آنها را خلع قدرت کرد.
حکومت طالبان اگرچه فقط توسط پاکستان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی به رسمیت شناخته شد، اما به دلیل سیاست های قهقرایی و عقب گرا این گروه بدترین مرحله از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ در تاریخ افغانستان بوده است که با مخالفت جبهه متحد شمال مواجه شد. این گروه که در سال ۲۰۰۱ تقریباً ۹۰ در صد کشور را در کنترل داشتند هرگز از سوی سازمان ملل و سازمان همکاری های اسلامی به رسمیت شناخته نشد. اتحاد شمال که باقی مناطق را در دست داشتند، جبهه متحد اسلامی برای نجات افغانستان مشمول گروه از رهبران مانند رئیس جمهور پیشین برهان الدین ربانی، وزیر دفاع پیشین احمدشاه مسعود و رهبران چندین گروه های قومی مانند کریم خلیلی، عبدالرشید دوستم، عبدالله عبدالله، محمد محقق، عبدالقدیر، آصف محسنی و دیگران را بر ضد طالبان تشکیل داد. پس از سقوط حکومت طالبان یک دولت انتقالی زیر نظر حامد کرزی کسی که در انتخابات سال ۲۰۰۴ برنده شد و تا سال ۲۰۱۴ حکومت کرد تاسیس شد، تا این که اشرف غنی رئیس جمهور فعلی جانشین کرزی شد، حکومت کرزی در امر مبارزه با فساد و کشت تولید مواد مخدر ناکام بود. شکوفایی دیموکراسی در افغانستان یک تحول خوشایند بوده و شورای ملی نمایندگان بنیادگرایان اسلامی، اصلاح طالبان، کمونیست ها و بسیاری از رهبران طالب خواه را در خود جای داده است.
بازگشت طالبان
از زمان دولت موقت ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱، طالبان قویتر شده اند و ایالات متحده از منافع خود دست کشیده و تصمیم به عقب نشینی دارد. از زمان حمله بر افغانستان در سال ۲۰۰۱، ایالات متحده ۲.۲۶ تریلیون دالر برای جنگ هزینه کرده است که شامل عملیات در خاک افغانستان و پاکستان می شود.
طالبان هنوز از سنگرهای مستحکم در ولایات شرقی و جنوبی افغانستان برخوردار هستند و سربازان آمریکایی که طی دو دهه جنگ بیش از ۲۴۴۲ تلفات جانی متحمل شد، نتوانست این گروه را سرکوب کنند و چارهی نداشتند جز رفتن به میز مذاکره و حق دادن به طالبان در حکومت. (گزارش موسسه واتسون)
بستن مرز از نظر سیاسی دشوار است و مسئولیت آن عمدتاً متوجه ایالات متحده می شود. علاوه بر این از آنجایی که طالبان در تحرک هستند، این کار زمان می برد. تا زمانی که مرزهای افغانستان و پاکستان بروی شورشیان باز باشد، شکست طالبان حد اقل به ۱۰۰۰۰۰ هزار نیروی تازه نفس نیاز دارد. نه ایالات متحده و نه ناتو مایل و قادر به پرداخت چنین هزینه مالی هستند، بنابرین خروج راحت نیروهای امریکایی علامت بازگشت طالبان است.
نهادهای دموکراتیک و مسئله مشروعیت
از سال ۲۰۰۴ دموکراسی در افغانستان نتوانست مشروعیت خود را بدست آورد و دوره های آزمایشی آن در جنگ با شورشیان عقب گرا سپری شد. در حالی که دولت کرزی دو دوره موفقیت آمیز را به اتمام رساند و در یک پروژه بزرگ بازسازی شرکت کرد، به دلایل مختلف نتوانست از مشروعیت بخش های مختلف برخوردار شود. دولت غنی نیز از سال ۲۰۱۴ عملکرد متوسطی داشته است. دولت وحدت ملی تحت رهبری غنی نتوانست آنچه را که برای اتحاد همه گروه های قدرت در افغانستان وعده داده بود، درگیری ها را کاهش داده و در اوضاع نظامی ثبات ایجاد کرده و روند صلح با طالبان را آغاز کند.
رئیس جمهور اشرف غنی و عبدالله عبدالله تاکنون در تحقق اهداف خود تا کنون فایق نیامدند. دست آوردهای ارضی طالبان در ولایات کندز، فراه و غزنی وضعیت دولت غنی را به اندازه تضعیف کرد که خود ایالات متحده دولت افغانستان را برای رسیدن به توافق با طالبان در فبروری سال ۲۰۲۰ دور زد. به عنوان بخشی از این توافق، ایالات متحده متعهد به خروج کامل نیروهای بین المللی شد و طالبان قول دادند که از استفاده گروه های دیگر مانند القاعده از خاک افغانستان علیه ایالات متحده که نگرانی عمده امریکا است جلوگیری کنند. رئیس جمهور جو بایدن برای این که روی حرف باشد در اپریل سال ۲۰۲۱ اعلام کرد که همه نیروهای امریکایی تا ۱۱ سپتامبر این سال از افغانستان بیرون می شوند. متحدین ناتو گفتند ما هم چنین میکنیم و همین اکنون در حال ترک افغانستان هستند. پنتاگون گفته است كه در ماه های گذشته حدود ۲۵۰۰ سرباز آمریكایی در آنجا حضور داشتند و جنرال میلی در مصاحبه ای گفت كه در صورت شمارش نیروهای عملیات ویژه، تعداد كل آنها به ۳۳۰۰ نفر می رسد. فرماندهان نظامی احساس می کنند برای عقب نشینی مطمن، نیروهای اضافی به طور موقت برای کمک به امنیت و تدارکات وارد می شوند. (گاردین)
با این حال، با شروع عقب نشینی نیروهای آمریکایی، طالبان با هدف قرار دادن نیروهای دولتی که برای جنگ با طالبان باقی مانده اند، فشارهای خود را افزایش داده اند.
مشاوره آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه ایالات متحده در مارچ سال ۲۰۲۱ به دولت افغانستان در مورد تشکیل جبهه متحد و تلاش های دیپلوماتیک برنامه ریزی شده برای مذاکره صلح و تشکیل «دولت موقت انتقالی» همانطور که در سال ۲۰۰۱ اتفاق افتاد با رد رئیس جمهور غنی روبرو شد. در واقع وی یک طرح ضد آتش بس را به طالبان فرستاد و از آنها خواست در انتخابات شرکت کند و وعده برگزاری زود هنگام انتخابات را نیز داد. چالش اصلی مذاکره، ماهیت دولت آینده است. دولت خواهان تقویت نهادهای دموکراتیک است و طالبان به دنبال یک حکومت مبتنی بر شریعت و قوانین اسلامی است که افغان ها از آن در هراس اند، به ویژه زنان که رویه این گروه را در دوره قبلی حکومت طالبان به یاد می آورند.
افغانستان؛ عقب نشینی ایالات متحده، هند و احتمالات آینده
تصمیم عقب نشینی ایالات متحده توافق نامه سال ۱۹۸۸ بین ایالات متحده، پاکستان، افغانستان و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی را به یاد می آورد که شوروی تعهد کرد که نیروهای خود را بیرون می کند (خروج در سال ۱۹۸۹ تکمیل شد) تا افغانستان بتواند مستقلانه به دموکراسی برگردد.
با این حال گروه های مختلف شورشی به همراه چندین نیروی باغی دولتی در اپریل سال ۱۹۹۲ کابل را تصرف کرده و حکومت رئیس جمهور نجیب الله را سرنگون کردند، درنتیجه افغانستان وارد یک جنگ داخلی طولانی شد. این همچنین یادآوری عدم موفقیت ایالات متحده در مقاومت در برابر جنگ های طولانی تر است، زیرا طالبان به «ویت کنگ» دیگری برای آنها مبدل شده است. عقب نشینی نیروهای آمریکایی چندین مورد را در بر می گیرد: دموکراسی توسط طالبان از بین می رود و افغانستان یکبار دیگر به میدان رقابت قدرت های منطقه ای مانند دهه هشتاد مبدل می شود که این بار روسیه در کنار طالبان که قبلاً توسط امریکا، پاکستان و سعودی بوجود امده بود، قرار خواهد گرفت.
درک روس و چین در مورد ابتکار «کمربند ویک جاده» و آسیای جنوبی که به نظر می رسد پاکستان یکی از شرکای مهم آن است، نقش هند را محروم می کند. هند نقش بسزایی در بازسازی کشور جنگ زده افغانستان داشته است، اما حضور آن به مزاج پاکستان، چین و روسیه خوش نمی خورد.
در حالی که روسیه و ایران طالبان را در برابر نقش ایالات متحده و هند در مذاکرات آینده افغانستان تقویت می کرد، اخیراً به احتمال زیاد در اثر فشار چین و پاکستان از جانب روسیه نادیده گرفته شده است.
یکی دیگر از مواردی که به نفع آمریکا نبود، مخالفت هند با دولت موقت که ایالات متحده پیشنهاد کرده بود است. هند ازین نگران است که اگر طالبان در افغانستان به قدرت برسند، ممکن مانند گذشته در کشمیر مشکل ایجاد کنند. با این حال، ابتکار اخیر ایالات متحده در مارچ سال ۲۰۲۱ هنگامی که وزیر بلینکن به هیئت شش عضوی از وزرای خارجه چین، هند، ایران، پاکستان، روسیه و ایالات متحده تحت نظر سازمان ملل متحد پیشنهاد داد تا «رویکرد واحدی» برای صلح ایجاد کند، هند را به میز مذاکره ارمغان می آورد که قطعاً به حفظ منافع آن در افغانستان کمک می کند. (دی هندو)
برای هند وقت آن است که تدابیر پیشگیرانه غرض جلوگیری از نفوذ تروریزم به این کشور اتخاذ کند.
تقویت صفوف نیروهای امنیتی دولت افغانستان به شمول احیای «اتحاد جدید امنیت ملی» با شرکت چهره های ضد طالبان علیه ۷۰۰۰۰ نیروی آنها، نیاز به زمان دارد.