برای رفتن به روستای «بادشاهخان» که در سی کیلومتری شهر خوست، در بخشی از ولسوالی گربُز واقع شدهاست، باید از جادهیی کار گرفت که به بندر غلامخان (یکی از بندرهای تجارتی میان افغانستان و پاکستان) میانجامد.
اما در چند کلیومتری بندر غلامخان، مرزبانان افغانستان به ما میگویند که در ادامۀ این راه، نظامیان پاکستانی حضور دارند و برای تهیۀ گزارش، باید از آنان هم اجازه بگیریم.
ناچار میشویم برگردیم و از راه دشوارگذری که یکی از باشندهگان محل به ما نشان میدهد، به روستای بادشاهخان برویم.
بادشاهخان، روستایی است برفراز تپهها که اکنون در حدود چهل خانواده در آن بود و باش دارند. اطراف این تپهها را نظامیان پاکستانی سیم خاردار کشیدهاند.
روستای بادشاهخان در ولایت خوست که در مرز میان افغانستان و پاکستان واقع شدهاست.
اما باشندهگان این روستا میگویند که پیش از این، شمار مردم این روستا بیشتر بودهاست و پس از حصارکشیها در امتداد خط دیورند از سوی نظامیان پاکستانی، در کنار بروز مشکلات دیگر بخشی از خانههایی که مردم آن را متعلق به همین روستا میدانند، نیز در آنسوی این سیمهای خاردار در حصار گرفته شدهاند.
نورمحمد، پیرمردیکه سالهای پیشین روستایشان را در خاطر دارد، در این باره میگوید: «ما روستای بزرگی داشتیم! در حدود چهل تا پنجاه خانوادۀ ما در آنسو ماندهاند. تنها در حدود سی و چند خانوادۀ ما اینسو ماند. این برای ما مشکل بزرگی است. مثلاً اگر روزی برادری در آنسو بمیرد، برادرش در اینسو است و نمیگذارند که به مراسم جنازۀ برادرش برود.»
مسجدیکه متعلق به باشندهگان روستای بادشاهخان بوده، اما اکنون نظامیان پاکستان با دور آن سیم حصار کشیدهاند.
نیاز ولی، مرد ۳۵ سالهیی است که در این باره، بیشتر از بزرگانش شنیدهاست. او در بیرون از افغانستان کارگر بود.
نیاز ولی میگوید: «پدرم، شش برادر استند، سه برادر آنسو ماندهاند و سه برادر اینسو! تمامی سلسله رفت و آمدها و یا عنعناتی که داشتیم، قطع شدهاند.»
مردم روستا، ما را به خانۀ پیرزن و پیرمردی میبرند که پسرشان با خانوادهاش در آنسوی سیمهای خاردار گیر ماندهاست و بیش از دوسال است که پدر و مادرش وی را ندیدهاند.
آنان در حویلی کوچکی بهسر میبرند و دو نواسۀ شان که پسران نوجوانی استند، به این پیرزن و پیرمرد رسیدهگی میکنند.
شینکی ۹۰ساله و ارسلاخان ۸۶ ساله میگویند پس از حصار کشیها، دوسال میشود پسرشان را که در آنسوی حصارها است، ندیدهاند.
، از کودکی در همین روستا میزیستند. آنان در جوانی به همدیگر دل بستند و بعد عروسی کردند.
شینکی دیگر توان حرف زدن را ندارد و بیشتر با اشاره هدفش را میرساند. شوهرش هم زیاد تمایلی به گفتوگو با ما ندارد. او در نخست فکر میکند ما از آنسوی سیمهای خاردار آمدهایم و شهروندان پاکستان استیم.
اما سرانجام ارسلاخان حاضر میشود با ما گفتوگو کند: «چه بگویم که کی افغانستانی است و کی پاکستانی است و این چه میکند و آن چه میکند! دو و نیم سال است پسرم را ندیدهام.»
روستای بادشاهخان در جنوب شرق شهر خوست، در نزدیک روستا و بندر معروف غلامخان واقع شدهاست. پیش از این حصارکشیها در امتداد خط دیورند، باشندهگان این روستا با کارگیری از راه روستا و بندر غلامخان، نیازهایشان را تأمین میکردند.
نظامیان پاکستان، با حصارکشیها راه رفت و آمد باشندهگان روستای بادشاهخان را بستهاند.
آنان از همین راه، کودکان شان را هم به مکتبهای خصوصی میفرستادند و نیز بیماران شان را درمانگاهها میبردند؛ اما اکنون تمامی این مکتبها و درمانگاهها در آنسوی سیمهای خاردار استند و باشندهگان روستای بادشاهخان و نیز باشندهگان روستای غلامخان، از این رهگذر، با دشواریهای زیادی روبهرو استند.
نظامیان پاکستانی، در ماه جوزای سال ۱۳۹۶حصار کشی با سیم خاردار را در امتداد خط دیورند آغاز کردند. حکومت پاکستان در آن زمان اعلام کرد که این کار را ازبهر تأمین امنیت انجام میدهند.
علیرغم عدم موافقت حکومت افغانستان، پاکستان اما به حصارکشی در امتداد مرز دیورند ادامه دادهاست.
مرز دیورند که ۲۴۰۰ کیلومتر طول دارد، حکومت افغانستان آن را به رسمیت نمیشناسد و به همین دلیل همواره میان افغانستان و پاکستان تنش وجود دارد.
مرز دیورند که ۲۴۰۰ متر طول دارد و حکومت افغانستان آن را به رسمیت نمیشناسد.